معنی برشناختگر، تشخیص دهندهء مرض، متخصص تشخیص مرض, معنی برشناختگر، تشخیص دهندهء مرض، متخصص تشخیص مرض, معنی fcajاoت;c، تaodw bijbiء kcq، kتoww تaodw kcq, معنی اصطلاح برشناختگر، تشخیص دهندهء مرض، متخصص تشخیص مرض, معادل برشناختگر، تشخیص دهندهء مرض، متخصص تشخیص مرض, برشناختگر، تشخیص دهندهء مرض، متخصص تشخیص مرض چی میشه؟, برشناختگر، تشخیص دهندهء مرض، متخصص تشخیص مرض یعنی چی؟, برشناختگر، تشخیص دهندهء مرض، متخصص تشخیص مرض synonym, برشناختگر، تشخیص دهندهء مرض، متخصص تشخیص مرض definition,